امشب مامانم بهم گفت اون دختر سرحالی که دلم میخواست نیستی دلم میخواست دخترم شاد باشه همش آهنگ بزاره برقصه پرانرژی باشه قبراق باشه ...💔🥲
وقتی بهم گفت تو جوابش هیچ نگفتم چونکه حاضرم نیستم حتی واسه ثانیه ای ذهنش رو درگیر حرفام کنم اما اگه میخواستم جوابش بدم بهش میگفتم مامان من دقیقا همین دختر بودم اما تو اوج بچگیم تو کاری کردی بزرگ شم زمانی که همه دوستام تو کوچه بازی می کردن من شدم مامان تو چرا؟ چون هر وقت دلم پارک خواست با خودم گفتم نه برو یه گوشه بشین با عروسک هات بازی کن مامان حوصله نداره مامان غصه داره تو دیگه اذیتش نکن
هر وقت با ذوق ازت خواستم باهم بازی کنی یا باهام بیای بریم بیرون یا جشنی سردردهات رو بهونه کردی طوری که خودم همش نگرانت بودم
هر وقت رفتیم جایی مهمونی تو گوشم خوندی که تو مث بقیه بازی و فضولی نکن تو که مث بقیه بچه نیستی دختر من با بقیه فرق داره مودب دختر من ولی مامان من اون موقع به اون بازی های کودکانه که از نظر تو حوصله سربر و بی ادبانه بود نیاز داشتم
اگه سالی یه بارم می رفتیم عروسی یا جشنی با تشر بهم میگفتی از جات کنارم تکون نخور گمت میکنم خطرناکه و من کل حس و انرژی که داشتم تو خودم سرکوب می کردم و مث آدم بزرگا کنارت می نشستم و با حسرت به بقیه نگاه می کردم
اینقد باهام اینجوری رفتار کردی که خودمم باورم شد که بزرگتر از سنمم
اینقد باورم شد که مث بچه های خیلی مثبت شدم بچه ای که تو مدرسه خییلی کم پیش میومد کسی باهام رفیق بشه
اینقد حرفات تو مخم رفته بود که تو نوجونیم به خودم اجازه نمیدادم حتی واسه یه دفعه هم که شد برم یه تفریح ساده انجام بدم چون می ترسیدم تو ازم ناراحت بشی حتی بارم تنهایی با همکلاسی هام یه کافه ساده نرفتم
لباسم با نظر تو بود تفریحم با نظر تو بود ......
می بینی مامان تو خودت منو اینطوری کردی
خودت کاری کردی که من حس کنم خود واقعیم نیستم 💔🥲
الان من شوم ۱۹ ساله اما حس میکنم هنوز هیچ دوران بچگی نگذروندم
مامان الان تو دیگه اون مامان افسرده قبل نیستی
اما من افسرده بزرگ شدم 🙃
( این یه کوچولو از تجربه های منه دوس داشتم به اشتراک بزارم شاید تلنگری باشه واسه مامانای الان .
میدونم درک می کنم که زندگیتون سخته و مشکل دارین اما سعی کنید واسه یه ساعتم که شده مطلقا همراه واقعی واسع بچه هاتون باشین اونا به مامان شاد و پایه نیاز دارن )
من الانم عاشقانه مامانم رو دوست دارم
مامانم تنها کس زندگیمه و روزی هزار دفعه خداروشکر می کنم که حالش دلش خوب شده .
میدونم که بزرگ ترین فداکاری ها رو هم واسم کرده
دم همه مامانا گرم ❤🌸
