تو رو خدا فقط كسي نياد خودش رو به رخ من بكشه كه واي من شوهرم ميپرسته منو و مادرم و پدرم دوستم دارن....
نميگم من و شوهرم هر روز جنگ و دعوا داريم.نه اتفاقا نداريم.خيلي ساكت و آروم هستيم و با هم خوبيم ميدونيد چرا چون من حرف نميزنم.اگه چيزي بگم كه خلاف ميلش باشه شروع مي كنه.راستش ميدونه من ناراحت ميشم و غصه ميخورم واسه همين از اين موضوع كه خانواده ام منو دوست ندارن به نفع خودش استفاده مي كنه
الان قهرم باهاش حرف نميزنم
ميخوام هيچ وقت آشتي نكنم
بخاطر اينكه بهم ميگه بيچاره تو جز من كسي رو نداري كسي قبولت نداره
ازش متنفرم كاش ميرفت ديگه پيداش نميشد