بخاطر خیانت شوهرم من دارم طلاق میگیرم اما هنوز نه جدا شدیم نه هیچی معلوم هم نیست چند سال طول بکشه اونوقت داره دنبال دختر کم سن میگرده برای پسرش میخواد زن کم سن براش بگیره که ازش یه اسیر بسازن که هر جور دلشون میخواد تو زندگیش دخالت کنن دقیقا مثل من مادرشوهر من انگار زن شوهرم بود انقد که به من حسودی میکرد انگار هووی من بود پسرشم یه بچه ننه به تمام معنا بود حتی عرضه ندارع برای شلوارش تصمیم بگیره هر کی ننش بگه اون میگیره مثل من بدبختش می‌کنه بعد ها یادش میوفته که یکی دیگ رو می‌خواسته و می‌ره خیانت می‌کنه
چقد براشون راحته نابود کردن زندگی یه دختر چطور هنوز من نرفته دنبال یکی ان که بیاد جای من، من چطور همچین آدم بیشرفی دوست داشتم
دلم خیلی گرفته خیلی حس بدیه اونوقت من عین احمقا همش یاد خاطره هامون میوفتم و میگم یعنی اونم بهم فک می‌کنه هر کی میاد سمتم پسش میزنم چون نمیتونم یکی دیگ رو جاش بزارم اما اون بی‌غیرت تر و بیشرف تر از این حرفاس
