یک همسایه داشتیم این بنده خدا از شوهرش اینقدر کتک میخورد خیلی زیاد و شدید
یک دختر کوچولو داشت که هر دوشونو خیلی اذیت میکرد یک شب تا صبح تو حموم جاشون کرده بود
بقیه هم هرچی بهش گفتن جداشو میگفت نه ما رسم نداریم کسی هم نداشت ازش حمایت کنه
خلاصه آخرین باری که کتکش زد، خونریزی داخلی کرد و راهی بیمارستان شد و بنده خدا فوت کرد
جوونم بود ولی از دست کتکای شوهرش هزار تا بیماری داشت و شوهر بی صفتشم تقاصشو پس نداد
کاش میتونستم همچین مرداییو بکشم و از چراغ برق آویزون کنم تا درس عبرت بشن برای مردای دیگه