فرض کنید سنتون رفته بالا پدر و مادر هم ندارید ، یه خواستگار براتون اومده که از نظر سطح فرهنگی و مالی از شما یکی دو پله پایین تره و از سر ناچاری و بی کسی تصمیم میگیرید که قبولش کنید ولی میدونید اگه باهاش ازدواج کنید باید سطح پایین فرهنگشون رو تحمل کنید ، البته یه کم اذیت کننده هست نه فاجعه . یا مثلا پسره بهتون بگه باید تو شهر من تا ابد بمونی و من به شهر تو نمیام هیچ وقت . چون کارم و خانوادم اینجا هستن. باز شما قبول کنی از سر ناچاری.
فرضا دو ماه از آشناییتون بدون عقد میگذره و در این حین یه خواستگار از شهر خودتون و سطح فرهنگی و مالی خودتون براتون میاد. میدونید که با این خواستگار جدیده زندگی بهتری خواهید داشت و قرار نیس یه سری چیزا رو تحمل کنید.
آیا اون پسر رو که دو ماه از آشناییتون میگذره رد میکنید؟ فقط به خاطر خواستگار دومی.
یعنی اگه این خواستگار دومی نبود ، ۱۰۰ درصد باهاش ازدواج میکردید و اگه رد کنید فقط به خاطر خواستگار دومیه هست. آیا این کار گناهه و اشتباهه؟