بیچاره کسایی ک بچه دارن و بچشونو میذارن و میرن البته من قهر نکردم بیرونم کرد از صبح چند بار زنگ زد جوابشو ندادم ولی دلم خیلی گرفته ی روزه ک خونمو ترک کردم ولی دلم اونجاس خیلی زیاد شوهرمو دوست دارم اما اون اصلأ دنبال زندگی نیست تو خونه بابامم همه چی سخته دستشویی رفتن خابیدن همه چی از اینور بابام شده شبیه بمب ساعتی ک هر لحظه شاید منفجر بشه خیلی شرایطم سخته
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
وای حال مامان منم احتمالا شبیه توئه فقط خونه ی پدر در انتظارش نیست هیچوقت
توصیه ام به دوستان این هست، برای هر کس به اندازه لیاقتش، وقت بگذارید. انسانهای ارزشمندی که بخاطر اعتماد به نفس کم، خود را در اختیار انسانهای بی ارزش متکبر گذاشتند، در نهایت دل شکسته، صبر لبریز، ذهن آلوده و خاطره تلخ دریافت کردند. «تجربه شخصی»
تاپیکامو بخون الان مامانم برگشته میدونم بلوا تو راهه
توصیه ام به دوستان این هست، برای هر کس به اندازه لیاقتش، وقت بگذارید. انسانهای ارزشمندی که بخاطر اعتماد به نفس کم، خود را در اختیار انسانهای بی ارزش متکبر گذاشتند، در نهایت دل شکسته، صبر لبریز، ذهن آلوده و خاطره تلخ دریافت کردند. «تجربه شخصی»