من۸سال با شوهرم راه اومدم حتی رفت و آمد خانوادگی با دوستاش داشتم با اینکه اصلا به هم نمیخوردیم همیشه با زبون خوش بهش میگفتم عزیزم اگه واجب نیست نرو اولویت با خانواده ست بعد دوست ولی انقدر اعصاب منو خرد کرد که آخرسر قاطی کردم گفتم یا رفقات یا من
فقط شانس اوردم منو انتخاب کرد