بچه ها میشه لطفا تاپیک دوم و سومم رو بخونین؟
امشب اینقدر حالم بده که دلم میخواد زنده نباشم😭😭😭
مامانم طفلک بهم ظهر گفت خب برو کتابت رو بخر، بعد شب بعد کلی فکر کردن با چهره ی غم بار اومد گفت نمیتونم... بابات چک میکنه و اینا :)
گفتم باشه مامان
بیچاره اون رو هم کشیدم تو بدبختی های خودم... زندگیم میتونست قشنگ باشه، ولی نمیتونیم من و بابام خوب باشیم باهم
آخرش هم میدونم هرچقدر دست و پا بزنم، یا واقعا میرم خودمو میکشم آخر، یا دلم میمیره و هرچی دارم از دستم میره باز