من ۴ ماهه عروسی کردم
قبل عروسی مادرشوهرم ی بحث و دعوا راه انداخت بخاطر عروسی کوتاه اومدم جمع کردم خودمو و گذشتم
بعد عروسی بازم دعوا کرد دیگ باهاش قهر کردم محلش ندادم زنگ هم بهش نمی‌زنم اونم ب من زنگ نمیزنه
حالا پدر و مادر من ب شوهرم زنگ میزنن حالش رو میپرسن من همیشه ب شوهرم میگفتم ت ام ب اونا زنگ بزن ک بهونه میآورد وقت ندارم من ب خانواده خودمم زنگ نمی‌زنم و...
دیگ امروز بحثش شد گفت آره ت ب مادر من ک زنگ نمی‌زنی من زنگ بزنم
خیلی ناراحت شدم میگ ت زنگ بزن منم زنگ میزنم
ولی من اصلا دلم نمیخاد به اون آدم زنگ بزنم
از طرفی حس میکنم اینکه پدر مادرم ب شوهرم زنگ میزنن دارن خودشون رو کم میارن درصورتی اون بهشون زنگ نمیزنه
حالا میگم یا منم ب مادر اون زنگ بزنم ک اونم بزنه
یا ب پدر مادرم بگم همون‌جوری اونا حال منو نمیپرسن شما هم ب شوهر من زنگ نزنین
