یکی از پسرهای فامیلامون هردفعه میومد خونمون از فنجون چای ام تعریف میکرد و میگفت من از اینا دوست دارم باید برم بخرم😂 دیگه عقد کرد به یه مناسبتی بهتر از اون خریدم بهشون هدیه دادم . و چندبار هم تو دوران عقد هدیه های مختلف یا پاگشا یا سوغاتی
بعد عروسی هیچی از هدیه های که چه از من یا کسای دیگه گرفته بود توی وسایلاشون نبود
تا اینکه بعد چندماه دوباره دعوت کردم دوباره گفت من دوست دارم توی اون فنجون ها چای بخورم ، ندارم 😂😂 هنگ کردم چیزی نگفتم
با یکی دوستام حرف می زدم میگفت بعضی ها رسم دارن هدیه ها را مادر عروس برمیداره