اول از همه ما 4تا جاری هستیم من اخری وقتی اومدم تو این خانواده فهمیدم مادرشوهرم دختر دایی شوهرم رو واسش در نظر گرفته بودن ولی شوهرم عاشق من شد و به زور اونارو راضی کرد شوهرم کرد هست من اصفهانی و اینکهمناسبتهایی مثل عید مادر شوهرم کادو واسه اون سه تا میخرید ی جور بهشون گفته بود این نفهمهمن فهمیدم گندش دراومد گفت دوست داشتم زوری که نمیتونمکادو بخرم وی چیز دیگه موقع عروسی شوهرم زیاد بدهکار بود مجبور شد وامی کهمیگیره همش رو بده جای قرض ولی میشد یکمش رو بزارن واسه من ببرنم خرید اونم نبردن من اصلا خرید نه عروسی نه عقد نرفتم بعد عروسیم مادر شوهرم من تو اتاق بودم به شوهرم داشت میگفت که بچه دار نمیشه طلاقش بدهمنمامدم بیرون بهش گفتم شش ساله همهمتوهیناتون تحمل کردم الان تو خونه خودم شوهرم رو بر میکنی اونم گفت مگه دروغ میگم نازایی این از این این دفعه اخرم شوهرم بیکار شد بدهیاش زیاد شد مادر شوهرم زنگ میزد مامانم و بد وبیراه درمورد من میگفت مامانمچون مهمون بودن حرفی نزد و من تنها کاری که کردم اصلا جواب گوشیش رو نمیدادم الان بعد 4 ماه اومده با شوهرم اشتی کرده تلفنی و گفته میخوام هرکاری بکنم تا زنت بارداربشه بنظرتون بااین ادم باید چطوری برخورد کنمخیلی کارای دیگه سرم اوردن ولی زیاده حوصلشم ندارم بنویسمچون داغون میشم لطفا بدون قضاوت الکی که خودم میخوام خوب جلو بدم لطفا نگید منم بدیهایی دارم از جمله زود رنجی که شده نقطه ضعفم میشه راهنماییم کنید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تامیتونی دوری کن اما با سیاست مواقعی که شوهرت سر حاله در موردشون صحبت کن بگو دوست داشتم مامانت مثل مادرم بود دلم میخواد بهش نزدیک بشم اما نمیذاره تا میتونی مظلوم نمایی کن که شوهرتم کاملا بیات طرفت اینجوری دیگه نمی تونه اذییتت کنه
به شوهرت بگو نمیخوام مسائل اینچنینی و سطح پایین باعث بشه زندگیم رو تحت تاثیر قرار بدم و تلاشم رو میکنم تا ناراحت نشم و زندگیم متشنج نشه ولی با این وجود موفق نبودم و دارم آرامشم رو از دست میدم ازت میخوام به عنوان همسر به هر شکلی که میتونی آرامش رو بهم برگردونی
بگو من از کسی گله ندارم و دلم نمیخواد بدگویی احدی رو بکنم چون هر کس فکر میکنه داره کار درست رو میکنه و حرف درست رو میزنه و قطعا عزیزان و نزدیکان قصد آسیب زدن به زندگی مون رو ندارن و قطعا از زاویه دید خودشون فکر میکنن از سر خیرخواهی صحبت میکنن ولی بعضی صحبت ها جز اینکه فکر و آرامش منو زیر سوال ببره نتیجه دیگه ای نداره من در مورد شخص مامان هیچ گله ای ندارم و دوستش هم دارم ولی میخوام بگم این حرفها و رفتار رو از مادر خودم هم می دیدم ناراحت میشدم دلم نمیخواد کینه کنم فقط ازت میخوام روابط رو مدیریت کنی تا من به آرامش برسم
هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است
عزیزم خوب معلومه حتما برو پیش مشاور... باید کمک بگیری مگه چقدر انرژی داری که این همه فشار و استرس رو تحمل کنی... قدر خودت رو بدون و به خودت رحم کن و برو پیش مشاور
دختر بهاری من تو آخرین روز اردیبهشت 97 به دنیا اومد خدایاااا شکرت ... همیشه دعا میکنم خدا این لذت رو نصیب همه منتظرها کنه😊
عزیزم خیلی خوبه دوری .همون سالی یه هفته رم خیلی شیکو مجلسی بپیچون .هزار نوع بهانه وجود داره .حتی اگر شده این همه راهو برید فقط واسه دو ساعت این کارو بکن
سرو سنگین میری دو ساعت میشینی سر میزنی بعد به بهانه ای برمیگردید تهران .اینطوری نه قهری نه رابطه ی تنگاتنگ داری .
خوشبختانه شما تهران هم هستي و مجبور نيستي كه هر روز ببينيش
ان شاء الله بزودي باردار ميشي در ضمن به اميد خدا باردار شدي تا ٤ماه بهشون نگو
پناه
میبرم به خدا
از عـیبی که «امروز» در خود می بینم،
و «دیروز»؛
دیگران را به خاطر هـمان عیـب؛ ملامت کرده ام ...
محتاط باشیم؛ در «سرزنش»؛
و «قضاوت کردن دیگران».
وقتی؛
نه از «دیروز او» خبر داریم؛
نه از «فردای خودمان» ...
💕