2777
2789
عنوان

شوهرم‌قبول نمیکنه بریم عروسی

148 بازدید | 7 پست

فرداشب عروسی پسرخالمه که قبلا خواستگارم‌بود من با پسرداییم ازدواج‌کردم

حالا شوهرم‌مخالفه بریم عروسی من چیزی نگفتم که یموقع حساس نشه بگه حتما اونو میخواستی و😐از این حرفا

ولی گفتم بهتره پولی که به عنوان کادو میدن رو بدیم مامانت اینا از طرف ما بدن

قبول نمیکنه

ما هرسال عید خونه خالم اینا عید دیدنی رفتیم

ولی بچهای خالم خونه داییم اینا درست حسابی نمیان یه سال میان یه سال نمیان دخترخاله هام که اصلااااا، عروسی ما هم دوتا از دخترخاله هام سمت شوهرم اینا نیومدن عروسی فقط طرف ما بودن

یه ماه پیش هم شوهرم‌دودفعه خالم و شوهر خالم‌رو دیده بیرون خواسته احوال پرسی کنه اونا سرشون رو برگردوندن یه سمت دیگه نگاه نکردن عمدا

حالا شوهرم لج کرده میگه عمرا قبول کنم نه میریم نه کادو میدیم

من فقط نگرانم حرف درست کنن 

بنظرتون همسرم حق داره؟

بابام ،داییم هردو زنگزدن به شوهرم که کوتاه بیا ولشون کن اونا ازحسادت اینطور رفتار میکنن ولی شوهر قبول نکرد که نکرد

نمیدونم دیگه چیکارکنم مخم‌رد داده

چه اصراری داری با کسی که ازدواج نکردی عروسیش بری؟ اصلا چه اهمیتی داره ناراحت بشن؟ 

"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چه اصراری داری با کسی که ازدواج نکردی عروسیش بری؟ اصلا چه اهمیتی داره ناراحت بشن؟

چون اونا همیشه از چشم مامانم میدیدن این جواب منفی رو و میگفتن نیاز خودش نظرش مثبته 

نمیخوام با نرفتن بگن آره صدرصد میخواسته که شوهرش نزاشته بیاد عروسی

چون اونا همیشه از چشم مامانم میدیدن این جواب منفی رو و میگفتن نیاز خودش نظرش مثبته نمیخوام با نرفتن ...

طوری برخورد کن که متوجه بشن خودت میلی به پسرشون نداشتی 

"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)

احساس میکنم هنوز توی گذشته موندی من که غریبه هستم اینو تا حدودی حس کردم چه برسه به شوهرت ....اگه اصلا برات مهم نبود این حرفا چیه به درک که ناراحت میشن با شوهرت حاضر به سلام نشدن تو هنوز میگی حرف میزنند آول و آخر مهم خودت و شوهرت هست

ما برای ادامه دادن هیچ‌کسی را نداریم جز خودمان، و امیدوارم کافی باشد....
احساس میکنم هنوز توی گذشته موندی من که غریبه هستم اینو تا حدودی حس کردم چه برسه به شوهرت ....اگه اصل ...

خیر اصلا اینطور نیست

من همه حوانب‌رو می‌سنجم بالاخره بالا بریم پایین بیایم فامیلیم چش تو چشم میشیم فردا همین خالم مثلا دورازجون بیفته بمیره آدم چطور میخواد بره مراسم خاکسپاریش 

من میگم هرچی بوده تموم شده رفته باید کاملا بی اهمیت باشیم یه عروسی خب مرگ که نیست میریم میایم دیگران هم ببینن بقول دوستم چشم حسودا هم کور شه 

ولی خب قبول نمیکنه همسرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز