یعنی اسمشم میاد بم ک مثلا میگن ایشالا ازدواج کنی یا خاستگار دارم میام پیش خدا هزارتا نذرو نیاز میکنم ک ازدواج نکنم😐😐😐😐
حالا برعکس من کل دخترا دوسدارن من متنفرم احساس میکنم ادم محدود میشه زندانی میشه از بچه داریشم متنفرم😑
نکنه قراره تا اخر عمر این حس بام باشع
۲۲ سالمه
ازیکی خوشت بیاد ازین رو به اون رو میشی عزیزم
منم همینم
اصلش هم همینه آدم با بچه داری محدود میشه
منم حسم مثل تو بود تا اینکه همسرم رو دیدم 🤣
ولی اگه با آدم درستی ازدواج کنی اتفاقا متاهلی خیلیم شیرین میشه .
منم هم نظر توعم ولی چون یکیو دوس دارم مجبورم تحملش کنم
خب آدما باهم فرق میکنه طبع و مزاجشون
افرادی مثل شما دیر و سخت ازدواج میکنن چون از تنهایی بیشتر خوششون میاد
ولی این موضوع نباید شمارو از این امر مهم منع کنه
من هم همین حس رو داشتم اما با گول زدن ازدواجم دادن. فکر میکنم نتیجش خیلی خوب نشده و یک لایف استایل دیگه برام بهتر بود.
اگه واقعا حس میکنی تو وجودت نیست راه دیگه ای انتخاب کن. این حس بهتر نمیشه بدتر میشه.
الان یک بچه دارم که خیلی دوستش دارم. یک شوهر دارم که مرهمم نیست. کار خونه به زور میکنم و کدبانو هم نیستم. یه هنر دارم که با همون خوشم.
من راضی ام و به نظرم بعد از ازدواج ازاد تر شدم
و عاشق همسرمم
سرکار میرم و اصلا هم محدود نیستم
منم مثل شما بودم الانم که بالای سی ام همینجوریم..از تنهایی خوشم میاد بیشتر با فانتزیام زندگی میکنم.
