ازدواجم از اول با سختی و دزدیدن ماشین شوهرم
از دست دادن کارش
فروختن همه طلاهای کادوی عقدم برای خرج روزمرمون قسطا بدهیا اجاره خونه
تقریبا ۴ ساله ازدواج کردیم همش تو قسط و بدهی همش کم داریم
همش درگیری وجنجال داریم سر پول
حلقه هامونم فروختیم
شوهرم خیلی تلاش میکنه ولی هیچ تغییری ایجاد نمیشه
میدونم اشتباهه از خانواده انتظار داشتن اما چون منو نمیخواستن از اول حمایتش نکردن بعد دوسال دیدن خیلی توسختیم و من ی تصادف خیلی بد داشتم کمک کردن ک اونم انقد سوراخای زندگیمون زیاد بود نمیدونیم چجوری خرج شد
جدا از مشکلات مالی من همش دعوا دارم با شوهرم همش هر سال یا ی بلایی سرم میاد یا مریضی بد میگیرم
تو این چهارسال خیلی سختی کشیدیم
شوهرمم حیلی صبورو حمایتگره ولی خوب با این فشار مالی و دعواهای من یروز کممیاره