آره خیلی وقتا یه چیزی رو ازته دلم خواستم ونشده وتلاش کردم واز بقیه حرف شنیدم اون لحظه انگار دلت آتیش میگیره یه نگاهی به بالا میکنی یعنی هستی خدا شنیدی نمیدونم ولی خیلی ناراحتم اصلا تا الان اینجوری نشستم از هرکی آدم ناراحته به خدا میگه از خدا از همه بیشتر ناراحتم اون که همه چی رو دید
اینقدر دلم توی زندگی شکته و حالم بده در هر حالتی ، توی عروسی، مهمونی، جمع دوستانه ، لب ساحل توی جنگل هرجای دنیا قابلیت اینو دارم نگاه ی گوشه کنم بدون شیون شروع به گریه کردن کنمو اسک بریزم با ارومی و بدون تغیر چهرم(
دقیقا همین الان دارم بخاطرش اشک میریزم
آره از ق
بچگی هی بهم گفتن مَخ فامیل مامانم حلالشون نمیکنم
دانشگاه ک قبول شدم دهنشون بسته شد
ولی بازم اعتماد به نفس منو نابود کردن
خیلی زیاد
به اندازه تک تک تار موهام
دیگه برام آدما مهم نیستن
شوهرم خیلی خجالت زده م میکرد واقعا هر روز از خودم بدم میومد، دل شکستن جای خود داره
یک ماهه شایدم بیشتر باهاش حرف نمیزنم یکم اوضام بهتره، دیگه لااقل صبحانه میخورم، یا نهار
وقتی میاد هر کودوممون یه سمت خونه ایم، حرف میزنه ماجرایی از روز رو بگه من هیچی نمیگم هیچی
شدید
یکی دلم رو شکوند و تاوان دادنش رو دیدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
