2777
2789
عنوان

قفل تاپیک قبلیم بی دلیل چرا

| مشاهده متن کامل بحث + 179 بازدید | 36 پست
نه متاسفانه پارک‌های ما سرد و برفی می شه چند روز دیگه. پس همونه خیالت راحته. تو شهر بردند. دسترسی ...

اره بعدش دیدم گفتی پارک ندارین گفتم پس بگو چرااین دختر مجبور شده ب همچین موردی بده گربه وقتی بش فشارمیاد شکار هم میکنه ولی اگر خیلی اعصابت خرده و بی قراری ودایم ب فکرشونی میتونی بهش بگی وقتی برگشت شهر برات بیاره ولی اگه تاحالا دوام اوردن پس بازم میتونن ادامه بدن 

این چندروزه تودیوار چندنفر بم گفتن ک باغ وکارگاه دارن و همزمان مثلا بیست تاگربه دارن شماهم بازم بذار ...

یعنی به نظرتون بدم برای باغ خوبه؟ یا اونهم مثل همین انباری می مونه و صرف نظر کنم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اتفاقا همچی موردی هست باهام تماس گرفتند. گفت باغ داریم تو روستا. ولی رام نیستند نمی دونم چطور بگیرم

تله گیر گربه میخواد اینایی ک کفتربازن دارن تودیوار اگهی کن بگو تله گیر ب صورت قرضی میخوای شاید یکی بت داد .البته ببین میتونی غذا واسشون بذاری بعد دستکش چرم دستت کنی ی چادر بندازی روسرش وقتی داره غذامیخوره وبادستکش بگیریش اما کمکی میخوای منم همین جوری گرفتمش

تله گیر گربه میخواد اینایی ک کفتربازن دارن تودیوار اگهی کن بگو تله گیر ب صورت قرضی میخوای شاید یکی ب ...

می گن گونی. ولی دلم نمیاد احساس می کنم گونی بی رحمانه س. شاید هم من حساسم

یعنی به نظرتون بدم برای باغ خوبه؟ یا اونهم مثل همین انباری می مونه و صرف نظر کنم؟

بنظرم خوبه اگه توشهرتون باشن و شاید ی وقتایی خودت واسشون غذاهم بردی .من دوتا بم گفتن ولی باغای بیرون شهر بود یکیشون کارگاهش تومنطقه صنعتی بودک طرف خودش خوب غذامیده ولی بازم هنوز دنبال ی جای مطمین ترم ولی شما چندتاگربه ان خیلی خسته کننده ان باید هرجوری شده ردشون کنید 

می گن گونی. ولی دلم نمیاد احساس می کنم گونی بی رحمانه س. شاید هم من حساسم

اره منم اونی ک اومد باکس گربه اورد ولی ببین اگر نتونی تله گیر بیاری ک خیلی عالیه مث قفسه همون گونی رااستفاده کن دیگه ی مدت کوتاهه بعد میاد بیرون 

خب خوابتم میگفتی شاید کسی بتونه بگه ازروتجربه

تقریبا یک ماه پیش خواب دیدم توی ی باغی تو روستامون هستم  چندین لباس مجلسی جلو روم بودن صورتی ..گلبهی صورمه ای ..آبی..من لباس آبی رو انتخاب کردم  پوشیدمش آنقدر زیبا بود تو تنم خیلی ب تنم نشسته بود دیدم ی آینه هم جلومه خودمو ک داخلش نگاه کردم دیدم ی گردنبد زرد ک بینش مروارید. سفید داشت تو گردنم بود با گوشواره ستش  ولی گوشواره مروارید نداشت. ..ی هفته بعد از خواب فهمیدم باردارم. 

تقریبا یک ماه پیش خواب دیدم توی ی باغی تو روستامون هستم چندین لباس مجلسی جلو روم بودن صورتی ..گلبهی ...

لباس مجالسی مرواید واینه باغ همشون حاجت وارزوان .خیلی خواب خوب دیدی ارزوات براورده میشن

یعنی به نظرتون بدم برای باغ خوبه؟ یا اونهم مثل همین انباری می مونه و صرف نظر کنم؟

شاید توی روستا بهشون غذا ندند،اینها عادت داشتند غذای آماده بخورند شاید نتوانند شکار کنند،من اگر بودم به روستا نمیدادم

من آن تو ام،مرا به من باز مده

شاید توی روستا بهشون غذا ندند،اینها عادت داشتند غذای آماده بخورند شاید نتوانند شکار کنند،من اگر بودم ...

متاسفانه مشکل من این بود که رام نبودند.  هرکس واسه خونگی می خواست رام می خواست 

شاید توی روستا بهشون غذا ندند،اینها عادت داشتند غذای آماده بخورند شاید نتوانند شکار کنند،من اگر بودم ...

یکیشون فقط رام بود که واسه خودمون نگهداشتیم  بهش رسیدگی می کنم. غذا خشک و خاک مخصوص و اسباب بازی و خخخخ خلاصه باکلاسه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792