پارسال همین موقع ها بود که یه کتری ابجوش چپ شد ریخت رو بدنم.با یه شخصی تو رابطه بودم که قصدمون جدی بود.فکر میکنید وقتی بهش گفتم اتفاقو چی بهم گفت؟گفتش خدا شاهده اگه جای سوختگی رو تنت بمونه بهت دستم نمیزنم.حالا من تنها خونه بودم کسی نبود از درد و سوزش داشتم جون میدادم اینم فقط به فکر خودش بود.تا دوستم بهم زنگ زد جریانو گفتم اینم با دوسپسرش اومدن منو بردن بیمارستان.فکر کن پسره بیچاره از کارش زد اومد منو برد بیمارستان..اونوقت کسی که زندگیه آینده مو باهاش تصور کرده بودم چنین حرفی بهم زد و حتی نگفت که بیام برات دارو بیارم یا ببرمت پیش دکتر.هرشب ب فکر کردن ب این موضوع اشکم در میاد