۴ ساله ک ازدواج کردیم اوایل عروسی مون مچشو گرفتم
گفت دیک تکرار نمیکنم ...... منم به خاطر عشقی ک بهش داشتم وایسا دم و فبول کردم. حالا چند سال گزشت دوست دختر قبل این ک منو بگیر اصلا مال خیلی سال های پیش چند وقت حرف زدن منم فهمیدم گفتم بیخیال درست میشه دوبازه شوهرم نخواست باهاش حرف بزنه و گفتم مزاحم نشو از این حرف ها پیام هاشونو دیدم تو سطل زباله یادش رفته بود ماک کنم بعد خیالم راحت شد گفتم تموم دیگ دختر همش پیام میداد زنگ میزد بلاکش کرده بود منم هچی نگفتم از واتساپ بلاک بود از روبیکا از اینستا منم میدونم هچی نگفتم زنه هم شوهر دارع حالا یکس دوما گزشت از این ماجرا حالا دوباره شروع کردن
چیکار کنم...
طلاق بگیرم خیل دوسش دارم نمی دونم چیکار کنم خدکشی یه راحلی بدید جون عزیز هاتون دارم دق میکنم دیگ 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭