الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ما کولر خاموشه ولی گرمه دلم میخواد روشنش کنم ولی تنبلیم میاد چون باتری کنترل رو دراوردم
تو جون منی، همه وجود منی، تو عمر منی،همیشه تو ذهن و قلب منی، باهات حرف میزنم، بغلت میکنم، میبوسمت، حتی اگه هیچوقت بهت نرسم کوچولوی مامان😔♥ من مادر بچه هایی هستم که هیچوقت نداشتم💔روزیکه تو رو بغل کنم بهترین روز دنیاست فندق من😘به امید اون روز زنده ام،من و بابایی خیلی وقته منتظر توییم،ما تو را خواهیم دیداگر خدا معجزه کند......
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
تو جون منی، همه وجود منی، تو عمر منی،همیشه تو ذهن و قلب منی، باهات حرف میزنم، بغلت میکنم، میبوسمت، حتی اگه هیچوقت بهت نرسم کوچولوی مامان😔♥ من مادر بچه هایی هستم که هیچوقت نداشتم💔روزیکه تو رو بغل کنم بهترین روز دنیاست فندق من😘به امید اون روز زنده ام،من و بابایی خیلی وقته منتظر توییم،ما تو را خواهیم دیداگر خدا معجزه کند......
براش غذای گرم ببرمن بیشتر به فکر گنجشک هامحالا اونا ادمن تا یه حدی میتونن درخواست کمک کننولی اون پرن ...
خدا یه طوری اون پرنده زبون بسته رو ساخته که بتونه از پس خودش بربیاد
تو جون منی، همه وجود منی، تو عمر منی،همیشه تو ذهن و قلب منی، باهات حرف میزنم، بغلت میکنم، میبوسمت، حتی اگه هیچوقت بهت نرسم کوچولوی مامان😔♥ من مادر بچه هایی هستم که هیچوقت نداشتم💔روزیکه تو رو بغل کنم بهترین روز دنیاست فندق من😘به امید اون روز زنده ام،من و بابایی خیلی وقته منتظر توییم،ما تو را خواهیم دیداگر خدا معجزه کند......
خدا یه طوری اون پرنده زبون بسته رو ساخته که بتونه از پس خودش بربیاد
میدونم ولی خب بازم ادم دلش میسوزه واسشون
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا