2777
2789

خوشبحال هرکی که حداقل توخوابش ارامش داره،خواب شما چطوره ؟توی خواب ارامش دارین؟من چنددقیقه ای یباراز خواب میپرم 

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فقط دیشب یکم خوابیدم، رو موکت خوابم برد بعد از دو سه روز، خودتو خسته کنی روزم نخوابی ذهنتو رها کن ...

بدنم از خستگی زیاددیگه نای نداره ،ولی خب ارامبخش نمیخورم اون تایم کمی هم‌ خواب میرم همش کابوس میبینم😔

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

من با اینکه در طول روز خیلی خسته می شم والا باز نصف شب بیدار می شم نیم ساعت یه ساعت فکر میکنم به آین ...

خیلی سخته که حتی خواب هم حرامه واسه امثال ما

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

بدنم از خستگی زیاددیگه نای نداره ،ولی خب ارامبخش نمیخورم اون تایم کمی هم‌ خواب میرم همش کابوس میبینم ...

خب چرا نمیخوری پس فکرمیکنی واسه کی ساخته شدن اینا،  تا کی بی کیفیت بیخوابیم بیکیفیت تر زندگی کنیم و روز و به شب برسونیم

خب چرا نمیخوری پس فکرمیکنی واسه کی ساخته شدن اینا، تا کی بی کیفیت بیخوابیم بیکیفیت تر زندگی کنیم و ...

حرفت کاملادرسته عزیزم ولی متاسفانه مشکل معده دارم داروها اذیتم میکنن

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

نمی دونم چرا اینطوریم از سیزده چهارده سالگیم شب بیدار میشدم حتی بعضی شبا گریه میکردم بعد میخوابیدم.. ...

اره عزیزم مشکل اینه که سالهاس که گرفتاراینجورخوابیدن شدیم

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز