آقا نمیتونیم باهم خوب باشیم
یک لحظه که خوب حرف میزنه باهام حس بدی میگیرم،وقتی هم که من تصمیم میگیرم باهاش خوب باشم یک دفعه میشه قربانی
نمیدونم چرا نمیتونیم فقط عادی باشیم
من درکش میکنیم مادرمه سختی کشیده ولی خیلی فاصله بینمونه اصلا نمیتونیم مثل یک مادر و دختر به هم محبت کنیم...چیکار کنم واقعا رو مخم میره این موضوع