نمیدونم اماچندسال پیش دخترعمم تعریف کردکه نوهای همسایشون منظورهم محلی
که عمه ومادربزرگشون،این دوتادختروبزرگ کردن یکیشم ازدواج کرده بود مادرشون سالهاپیش،جداشده بود رفته بود دنبال زندگیش بابای بچهاشو عمش خیلی آزارش دادن این جونشو ورداشت رفت باتنفرازینا
(واقعا شوهرش نرمال نبودهنوزم نیست)
بعدمادربزرگه میمیره،چی میشه،خلاصه یکی مادر رومیاره خب؟ دختر دومش اصن،مادره یاش نبود رفت قایم شد نخاست ببینه دعوامیکرد که نمیخام ببینمش،تاحالاکجابود چرا نمیومد؟