انقد دلتنگم و انقد صبر کردم که دیگه واقعا نمیتونم تحمل کنم...همش منتظر موندم که درسش تموم بشه شرایطش درست بشه ولی انگار تموم شدنی نیست..میدونم هم کسی تو زندگیش نیست شایدم الان باشه ولی تا یک سال پیش که نبود...دنبال یه راهی ام عشقمو بهش ابراز کنم یه راه مجازی که رمانتیک باشه...اصلا باهم حرف نمیزنیم اصلا نمیدونه که دوسش دارم..فامیل نزدیکه...همه هم فکر میکنن ادم پر توقعی ام برا خواستگار..پرتوقع که هستم ولی ایشونو خیلی دوست دارم شرایطشو پذیرفتم..دیگه واقعا طاقت ندارم نمیدونم چیکار کنم..عموم دوستشه بهش بگم باهاش در این مورد حرف بزنه؟؟؟