با یه پسری خیلی اتفاقی توی ایمو اشنا شدم ۶ماهه باهمیم خیلی شدید وابستش شدم یکی از دلایلی ک تو این این سن (۲۸ سالمه) با کسی نمیرفتم توی رابطه همین وابستگی شدیدم بود چون اگه یه روز نباشه دیونه میشم برای همین سالها تنها بودم تا اینکه با این پسر اشنا شدمو عشق چشامو کور کرد اویل خیلی دوستم داشت توجه میکرد یه ساعت لزم بیخبر میموند گریه میکرد و اینم بگم ک ایشون مریضن و سل دارن و دوست دختز قبلیشم ک سه سال باهم بودن بخاطر همین قضیه ولش کرده ولی بمن نگفته بود ک مریضه تا خوب وابسته شدم