مادرشوهرم تا بحال چندبار این حرفو بهم زده تعریف نمیدونم چه جوابی بدم ☹️
هربار که مراسمی تولدی چیزی میشه میاد با خانواده من یه بحثی دلخوری چیزی راه میندازه منم از ترسم یه خبری میشه خانوادگی با شوهرمو بچه هام جشن کوچیک میگیرم مثلا تولد بچمو
اونم هربار میگه ترسیدی یه شام بدی بما 😐
واقعا خیلی ازین حرفش ناراحت میشم و نمیدونم چجوری بگم که هربار دعوا جنجال راه میندازی یا حرفو حدیث درمیاری بعدش بخاطر اونه .دفه بعد چی بگم بنظرتون که زیاد بی احترامی هم نباشه
ببخشید غلط املایی دارم یکم فکرم درگیره
اره اخه پسرتون گداست
خرید خونه نمیکنه براتون بپزم بزارم جلوتون کوفت کنید
اسم بچت چیه ؟
دعوتش کن دعوا راه انداخت بگو ترسیدی یه شب به اعصابمون نرینی هااااا
میخوای دعوتی بگیری مثلا شب جمعه خانواده شوهرت و بگو هفته بعد خانواده خودت.
باهم دعوتشون نکن
فقط همینکار جوابه دوری و دوستی بین خانوادتون
احتراما سرجاش🙂
این خوبه ولی ببین برای بعضی چیزا واقعا نمیخام دوبار مهمونی بدم یا اصلا بخاطر اونم نباشه گاهی حال مهمونی گرفتن ندارم مثلا چرا باید این حرفو بزنه مگه مجبورم هر مناسبتی ۴چنفرو تو خونه ۶۰متری دعوت کنم اخه
راستش پیشنهاد منم اینه که هیچوقت آدمی که توهین میکنه و انتطار بی جا داره رو با خونواده خودت روبرو نکن. چون ممکنه ناراحتشون کنه
بگو حوصله ی حرف و حدیثای بعدشو ندارم
چطور اون راحت به تو تیکه میندازه،تو هم در این حد بگو خودش منظورتو میگیره
اگه هم گیر داد بگو نیاز به توضیح نیست
از طرفی من میگم اصلا بگیر به کتف چپت،اینقدر هر دفعه بگه تا خسته بشه
تو کار خودتو بکن،یه گوش در،یه گوش دروازه
