برای من هیچی
۲۵ سالمونه جفتمون ولی هنوز تو بچگی ب شر میبره هنوز فکرمیکنه پسر مجرده ک باید بره پی خوش گذرونی و نمیدونه حتی ی زن چ نیازایی داره
برعکس من خیلی بهش میرسم وقتایی ک نیاز داره
خسته شدم انقد تنهاییامو ب دوش کشیدم
باورتون میشه من حسرت دارم ی بار منو بغل کنه؟خیلی دلسردشدم ازش
تو عقدمون خیلی خوب بود
بعد عروسی محل کارش عوض شد اینم عوض شد با مردای همسن باباش داره کار میکنه خیلی دهن بینه ازشون تاثیرمیگیره
چقدر لوسش کردی ادامه بدی بدتر میشه دیگه درست نمیشه اونا بهش یاد میدن بهت محبت نکنه همیشه تشنه محبتش باشی، خودشیفتش نکن یادش بده محبت میخواد باید محبت کنه، این شگرد یسری مردای مریض اسی زنو همیشه تشنه نگه دارن مریضن،مردا همچیو خوب بلدن اگه انجام نمیده باید مجبورش کنی هی لوس و لوسترش نکن مادرش شدی اونم ی بچه لوس خودخواه و خودشیفته و پرنسس
پسر زیر ۳۰ بچست عزیرم
این درواقع الان ۲۰ سالشه
کاری نمیتونی بکنی تا خودش خسته بشه
اره دیگ تازگیا بهش خیلی رو نمیدم قبلا همش رو مبل میخابید ک من بیدارش کنم بیاد سرجاش پیش من .الان دیگ کاری ندارم باهاش جاشو میندازم نصف شب میبینه نمیتونه میاد سرجاش میخابه
ی مدت پتو نمیداخت پتو مینداختم روش الان دیگ اونم نمیکنم
