سر ی بحثی ک اون شروع کننده بود
و خب منم جوابشو دادم بهم حرف زشتی زد ک یعنی من سگم و منم جوابشو دادم و کلی تحقیرش کردم بعدش دیگه خودش اومد آشتی و بعد باز ی روز عصبی بود به بابام برداشت گفت ک اره فلانی ( اسمم) با من قهره منو زور میکنه به قدم زدن و فلان از دستم ناراحته و گله کرده بود ازم بابامم بهم گفت دیگه حق نداری باهاش بری بیرون
منم رفتم به مادرش گفتم ک اگ نیومدم بدون جریان اینه و فلانی رفته به بابام گفته حالا چرا به مامانش گفتم چون مامانش خیلییییی از دست پسرش ناراحت بود و خیلی دعواش کرده بود ک با زنت بد رفتاری نکن کلا چون نامزدم ارتباطش زیاد با مادرش خوب نیست برا همون هم براش مهم نبود منم گفتم ک در جریان باشه چون رب جوشاندن نشد برم چون گفته بودم وقتی خاسی بجوشانید منو صدا کنین بیام یاد بگیرم بهش قول داده بودم برم
بعدش شوهرمم ناراحت شد ک چرا به مامانم گفتیو
غرور منو شکستیو و غرورمو له کردی. بهم فلان حرفو زدی و آسیم کردی به خودم کلی فحش داد کلی حرف زشت زد
بعدشم از جمعه شب تا الان دیگه پیام نداد زنگ نزد
مامانم میگه توام پیام نده بهش حالا چیکار کنم به حرف مامانم گوش بدم؟
