2777
2789
عنوان

زندگیم داره بهم میخوره تورخدا بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 52657 بازدید | 610 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حس میکنم شوهرم اصلا خوب نمیشه برادر زادش چند سالش بود؟

استارتر ب جاریت بگو خوشحالم ک شوهرم اینقد ب بچه ها علاقمنده و با ذوق و با حوصله اس  اصل کاری پدره ک باید بچه رو تحویل بگیره عمو هرقدرم مهربون باشه بازم جای پدررو نمیگیره  متاسفانه شوهر تو اصلا ب بچت توجه نمیکنه و حوصله نداره این تاثیر بدی مخصوصا برای پسر بچه داره  اگه من جای تو بودم حتما نگران میشدم تازه وقتی علاقه ای هم ب بچه نداره تو هی بیار اون بی حوصله تر میشه و تو تنهاتر تا اخرشم مسولیتهاش باخودته  ازین پدرا زیاد دیدم ک اصلا ب زن و زندگیشون اهمیت نمیدن زناشون مجبور میشن همیشه منت دیگرانو بکشن

من نمیخوام مثل بقیه طرف شما رو بگیرم. دارم به این فکر میکنم همسر شما داره بزرگترین خیانت رو در حق این بچه میکنه. چون قطعا دوران شیرین بودن این بچه تموم میشه و با به دنیا آومدن بچه دیگه یا بچه خودتون این توجه کم و کمتر میشه و این بچه اسیب روانی شدید میبینه. لطفا از این نگاه با همسرتون صحبت کنید و بهش بفهمونید این محبت های زیاد در آینده بچه تاثیر منفی شدید میذاره

به جاریت بگو یه استراحت می‌دادی به خودت

مامان دو تا فرشته کوچولوی شیطون❤وزن اولیه ۷۱ کیلوگرم(۱۶ مهر۴۰۲). ۲۲ آذر : ۶۳٫۶۰۰ گرم.۱۵ دی ماه۶۲ کیلوگرم. ۲۰ بهمن ۶۱ کیلو 😍🧿 ۱۵ اسفند ۶۰ کیلو 🥰 وزن فعلی ۵۹/۴۰۰😍
خیلی دوستم دارع باهام وقت میگذرونه همه چی عالیه اما این عادت رو نمیندازه و خیلی وابستشه هرکاری بکنمم ...

یه مدت خودتو بی تفاوت نشون بده 

انگار اصلا برات مهم نیست باور کن اوضاعت بهتر میشه

این دیگه چه وضعشه آره تو فامیل داشتیم که اوت کسی که عموشه چوبشممممم خورده یبار خورده آدم نشده دوبار سومین که سر عقل اومده که دیگه کار از کار گذشته البته در ایننننن حد وابسته نبودده

بنظرم اصلاااا اقدام به بارداری نکنید تا مشکلتون حل نشده انقدرم نگید نمیتونم برم مشاور مشاور باید برید

بعد اقدام به بارداری بکنید 


بهت حق میدم درکت میکنم .

چون دقیقا تو موقعیت تو هستم  والا آنقدر دعوا کردیم ک الان دیگ کاراشو مخفی میکنه البته بهتر کمتر حرص میخورم .

و اینکه اصلا ب باردار شدن فکر نمی‌کنم اینم بگم قضیه من از تو خیلی حادتره 

مثلا یواشکی ب اونا کمک مالی میده اما ب من با اکراه 

۱۴۰۳/۱۱/۲۵💔  عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران 

من روانشناس هستم و چند نکته بنظرم رسید که بهشون توجه بشه خیلی خوبه.

اول اینکه شما سنی نداری عزیزم ۱۶ سالته و به خودت فرصت بده تجربه های بیشتری داشته باشی و با همسرت بیشتر آشنا بشی و بعد فرزند خودت رو به دنیا بیاری. بخاطر رو کم کردن یا قطع رابطه با بک بچه یک ساله  تصمیم به بچه دار  شدن  یکم ریسکه.   

دوم اینکه جایگاه شما همسر اون آقا هست  دنیا دنیا به نی نی های مردم خدمت کنه شما جایگاه خمسری و بالاتر و شراکت داری با ایشون..خودت رو همسطح بک بچه نیار پایین. اگه شوهرت بخواد مثلا خونه عوض کنه با اون نی نی یکساله مشورت میکنه یا شما؟ پس این بچه فقط تو ذهن شما یا بقیه بزرگه نه در واقعیت 



گفتی جاری ۴ تا بچه داره این تک پسره و پنجمی هم تو راهه ..وارد رقابت و بازی باهاش نشو..الان شما تازه عروسی و ایشون غرق در بچه داری ..شوهرش هم وطایف مدری رو ظاهرا خوب انجام نمیده ...بعضی حرفهایی که میزنه و شما بقول خودت آتیش میگیری عمدی و از سر شیطنت و بهم زدن ارامش دهن شماست. بخند و بگو خدا رو شکر شوهرم سر بچه های تو  تجربه کسب میکنه ..بگو خدا رو شکر مرد پرمهری هست معلومه پدر مرمخبتی هم میشه ..بگو خدا بچه هات رو حفظ کنه و بهت توان بده‌‌..بازم عموش یکی رو سرگرم میکنه غنیمته .. هر چه عکس العمل تو کمتر بشه  نمایش اون ها هم کمتر میشه . 


و در نهایت پیشنهادهایی مثل دعوا راه بنداز قطع رابطه کن و بچه رو تحویل نگیر و شوهرت رو تو فشار بذار و ...کودکانه هست و پیامدهای منفی تری برات داره ..باید باد بگیریم حل مسئله کنی نه اینکه کلا سوال رو پاک کنی ..صبر کن ..خویشتن دار باش..سرت رو با کارهای مفید مثل مطالعه یا آموزش بک مهارت گرم کن و از ماه های شیرین اول زندگیت لذت ببر عزیزم  

چرا انقدر به بچه های فامیل حساس هستین؟؟؟ 

( منظورم اسی نیست، چون هم کم سن هست و هم  بچه جاری طبقه پایینه و هرروز رو اعصابشه) ، بقیه کاربرا رو‌میگم که تو تاپیک میگن از بچه فلانی متنفرم و …

من تا وقتی کارم کمتر بود، دختر جاری و پسر خواهرشوهرم رو‌با پسرم اخر هفته ها میبردم پارک و سینما و رستوران و بستنی و …( هم اونا ذوق میکردن ، هم پسرم تنها نمی موند و بهش خوش میگذشت)

حالا که بزرگ شدن ، خیلی منو دوست دارن و همیشه طرفدارم هستن



خدایا خانواده ام رو به دستان قدرتمند تو میسپارم❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز