یه دختر لوس و ثروتمند بود که پدرش خیلی ناگهانی فوت میکنه و مادرش تصمیم میگیره با شریک پدرش ازدواج کنه! این دختر مخالفت میکنه ولی مادرش توجهی نمیکنه تا اینکه دختر شب عروسی مادرش دست. به خودکشی میزنه! این وسط یه پسر که پرورشگاهی بوده و بابای دختره هزینه تحصیل و مهاجرتش رو تامین میکرده سعی میکنه این دختر رو به راه بیاره! پسر هم زال هست و از دختر بزرگتره! پسره و مادر دختره تصمیم میگیرند پول تو جیبی دخترو محدود کنند و بفرستند تو شرکت پدرش کار کنه و ....