2777
2789
عنوان

مراسم خواهر شوهرمه یه لحظه میاید

| مشاهده متن کامل بحث + 552 بازدید | 27 پست
چرا عزیزم ؟من دوس داشتم مثل خواهر خودم باشم توی مراسم خواهر شوهرم چون منو دوس داره الان بهم میگفت بی ...

عزیزم  نظر عروس مهمه نه بقیه  .

والا منم جشن نامزدیم توی خونه بود ولی به خواهرام گفتم برید آرایشگاه در حد شیک بودن اماده بشید،  واسه خودت احترام بخر کسی از شیک و خوشگل بودن ضرر نکرده

بعضی وقتها باید دست برداریم ازغصه خوردن و خراب کردنِ روزهایمان.باید بدانیم اگر تلاشمان را کردیم و راهمان را درست انتخاب کردیم پس بقیه‌اش دیگر دستِ ما نیست.ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم بقیه‌اش دیگر دست خداست و خواست خودش.بسپاریم به خدا و آرام باشیم ،با 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چرا عزیزم ؟من دوس داشتم مثل خواهر خودم باشم توی مراسم خواهر شوهرم چون منو دوس داره الان بهم میگفت بی ...

حالا شاید واقعا به نظرش لازم نیست یا تو مود ارایشگاه و .. نیست انتخاب خودشه

ولی شما اگه بری ارایشگاه به خانواده همسرت احترام گذاشتی.هر چی باشه مجلس رسمیه

اره عزیرم تو خونه میگیره با تعداد کم دو خانواده شهرستان های مختلفن ایام مدرسه هست کسی نمیاد

اگر عروسیه حتما برو آرایشگاه و لباس مجلسی بپوش

بعضی وقتها باید دست برداریم ازغصه خوردن و خراب کردنِ روزهایمان.باید بدانیم اگر تلاشمان را کردیم و راهمان را درست انتخاب کردیم پس بقیه‌اش دیگر دستِ ما نیست.ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم بقیه‌اش دیگر دست خداست و خواست خودش.بسپاریم به خدا و آرام باشیم ،با 
در حد بیرون رفتن یا آرایش بکن حداقل و موهاتم حالا یا صاف یا گوجه ای شینیون کن تجربه ثابت کرده آدم تو ...

وای دقیقن  تجربه شو داشتم 

منو دعوت کردن گفتن پاگشای دختر عمو شوهرمه  رفتم دیدم جاریام خواهرشوهرام بچه هاشون ست پوشیدن رفتن ارابشگاه، ب من ساعت یک ظهر گفتن منم فک کردم ی شام ساده ی خیلی بد بود از لجم کمک نکردم نشستم پیش عروس  ولی خدا ب دادم رسید یهو زن عمو شوهرم ی لباس آورد گفت اون روز مولودی داشتیم اینو جا گذاشتی خونمون منم پوشیدم بخیر گذشت😀

وای دقیقن تجربه شو داشتم منو دعوت کردن گفتن پاگشای دختر عمو شوهرمه رفتم دیدم جاریام خواهرشوهرام بچ ...

من عروسی برادرشوهرم تو کرونا بود خیلی هم وضعیت کرونا شدید شده بود دیگه گفتن تو دلشون نمونه یه عروسی ساده تو یه باغ خیلی کوچیک  گرفتن 

همه میگفتن لباس مجلسی نمیپوشیم ارایشگاه هم فقط میریم موهامونو ببنده همین،عمه ی شوهرم و دخترش هم همش مسخره میکردن که تو اون باغ یه ذره جا کی لباس مجلسی میپوشه آخه ماکه مانتو میپوشم 

روز عروسی رفتم ارایشگاه یه مانتو ساده صورتی هم پوشیدم وای یعنی دیدم همه ی فامیل شوهرم لباس مجلسی تنشونه هیچوقت یادم نمیره دیگه تجربه شد اینجور وقتا به حرف کسی گوش ندم 

کاربر مامان دوتا پسر سابقم 🥰
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز