سلام
با همسرم بحثمون شد و اومدم خونه ی بابام
نمیدونم بخاطر امپولای که میزنم حساس شدم یا کلا گیر میدم یا چی ولی کلا هیچی به چشمم نمیاد
با یه گیر الکی از کوره درمیرم
دنبال بهونم فقط
اینکه حس میکنم همسرم مثل قبل دوسم نداره
اینکه فقط حس میکنم شدم یه ابزار تا فقط کارای خونه و نیازهای جنسیشو برطرف کنم
دیگه خسته شدم
همسرم اخلاقش خوبه ولی گاهی وقتا به بعضی چیزا اینقدر گیر الکی میده که بیا و ببین مخصوصا با اوناییکه من از صمیم قلبم دوسشون دارم لج میکنه حالا شده داداشام خونوادم و ...
وقتی حرفی میزنی بهش بیشتر مواقع سوء برداشت میکنه
وقتی مقابله به مثل میکنم هم ناراحت میشه و بحث و دعوا
نمیدونم چیکار کنم کل زندگیمو ببوسم و بزارم کنار تا ارامش داشته باشم یا برگردم
خونوادم مخصوصا مادرم خیلی اذیت میکشه و من تحمل ناراحتیاشو ندارم دوست دارم بمیرم تا راحت شم