من تو اینستا پیج دارم و کسایی به مشکلی خورده باشن به من میگن من به اشتراک میزارم و بقیه راهنمای میکنن.
حالا قضیه از این قراره که خانمی گفتش که:من ۱۸سالمه ۱۵سالم که بود به اجبار خانواده ازدواج کردم کلا هفت ماه باهم بودیم بعدش به مشکل برخوردم کلی سختی کشیدم دوسالو نیم هست که توی طلاقم ولی اون طلاقم نمیده میگه بیا سر زندگیت ولی من دوستش ندارم .تواین مدت با کسی هم صحبت نشده بودم چون دیگه اعتماد ندارم و خیلی میترسم .حدود با خانواده دوستای بابام رفتیم باغ من از پسرش خوشم اومد کراش زدم روش به کسی نگفتم .بعد از دو هفته بعدش دوباره توی جشن دیدمش ولی هیچ قصدی نداشتم فقط خوشم می اومد .چند هفته بعد از چشم تو کافه دیدمش وقتی برگشتم خونه.اینستا درخواست داد و استوری گذاشته بودم پاسخ داد کم کم حرف زدیم همون شب ابراز علاقه کرد که آره من روت کراش بودم در یک نگاه عاشقت شدم منم باورم نمیشه همچنان قربون صدقه رفتن و اینکه عاشقتم دوستت دارم میگفت .باورش برای من سخت بود اما خام حرفاش شدم با خودم گفتم حتما دوستم داره کسی تاحالا اینحوری محبت نکرده بهم .یه هفته باهم حرف زدیم من استرس دلهره شدید داشتم اون فقط روز اول خیلی خوب بود بعدش دیگه خیلی دیر به دیر پیام میداد همش میگفت سرم شلوغه وقت ندارم .منم خیلی ناراحت میشدم میگفتم کسی که عاشق هرچی باشه بازم برات وقت داره .نشستم فکر کردم که کسی دیگی هم بود بخاطر طلاق من صدرصد قبول نمیکرد دلمم نمیخواست رابطه الکی شروع کنم صدرصد هم اکه جدی بود خانواده اون احتمالا قبول نمیکرد تصمیم گرفتم که رها کنم بهش گفتم الان شرایط رابطه ندارم اونم معلوم بود که سرد شده .چند روزه تموم شده ولی من خیلی دوستش دارم خیلی دلم میخواد بهش پیام ولی میترسم و دلهره میگیرم میشه کمکم کنید.
دوستای گلم لطفاً کمک کنید .باهم دیگه بتونیم کمک دوستمون کنیم ❣️مرسی ازتون