هر وقت باور کنی که تو مادرشی و تو تمام نیازهاش رو بهتر از بقیه میدونی اون موقع برنامه ریزی میکنی و به کارای دیگه ات میرسی .
بچه ی من نارس بود حتی میترسیدم پلک روی هم بذارم مجبور بودم وقتی میخوابیدم بگم یکی نگاش کنه ولی مادرم توجهی به حرفم نمیکرد ..
چقدر اونجوری حرص میخوردم شما که بچت دیگه ماشا الله خوبه ..
آره وابسته میشی. یه شهر دیگه هستی؟ چند ساعت راهه؟
سعی کن بری و برگردی کامل نمون. باید تنهایی هم تجربه کنی تا کم کم عادت کنی به شرایط. مثلا یه هفته مامانت بیاد بعد هفته بعد تو برو. بعدم هرچی بزرگتر بشه بچه گریه هاش کمتر میشه و خوابش بهتر میشه میتونی از پسش بر بیای
یه برگه برداشتم
باید روزانه قرص مکمل میخوردم
نماز هام بود
شستن لباسای بچه بود
اینها کارای مهمم بود
و خرید های واجب بچه
و مکمل های بچه
برای دو هفته ستون کشیدم زدم به در یخچال .. انجام میدادم تیک میزدم .. چون ادم بخاطر بیخوابی خیلی بی حواس میشه حالا عذاب وجدان مکمل خودش و بچه و نماز هم میگیره اینجوری میرفتم جلو .. بچه هم روز به روز قوی تر میشه و خوابش عمیق تر میشه و کم کم بی خوابی کمتر میشه
آره عزیزم همینجوره. ۴۰روز که بگذره بهتر میشه. نمیگم کامللل میخابه و آرومه. ولی خب یه مقدار بهتر میشه.
بعدم شب موقع خواب خونه رو کامل تاریک کن بچه رو قنداق کن اگه قنداق چسبی داری خوبه اگه نه پتوی دور پیچ نازک اگه داری اونو دورش کامل بپیچ مخصوصا دور دستاش تا نتونه تکون بده. راحت میخابه فقط برای شیر بیدار میشه
یا اگه دیدی آروم نمیشه هیچ جوره براش صدای سشوار دانلود کن بزار خوابش میبره. البته گوشیت بزار رو حالت پرواز که اشعه نداشته باشه. مطمئن باش میتونی اوضاع رو تو دست بگیری و تنهایی روزتو با بچه بگذرونی
نه عزیزم. منم فکر میکردم مادر بدی هستم که اون عشق شدید مادرانه رو ندارم ولی کم کم عاشقش شدم. به خودت زمان بده. بعدش دیگه یه جوری میشی که یک ساعت ندیدنش دیوونت میکنه. من با اون همه زجری که موقع شیردهی کشیدم الان عشق میکنم وقتی تو چشام زل میزنه و لا به لای شیر خوردنش میخنده و شیر از گوشه دهنش میریزه بیرون. این روزا هم میگذره عزیزم.
نه بابا کدوم مادریه که بتونه ۶ماه اول درست بخوابه؟ تا یک ماه که شبی چند بار مجبور بودم شیر بدم. دیگه حالا وقتایی که از گریه هاش خوابم نمیبرد به کنار. حدودا یک ماه و نیمش بود که فکش قوی تر شده بود و چون بیشتر شیر میخورد دفعات بیدار شدنش به دو بار در شب رسید. الان که دو ماه و نیمشه. بیشتر شبا یک بار برای شیر بیدار میشه. باور کن ذره ذره همه چی بهتر میشه. یه چند وقتی تحمل کن.
