2777
2789
عنوان

قسمتی از داستان زندگی من

| مشاهده متن کامل بحث + 1876 بازدید | 79 پست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ولی به من زنگ نزد 

چندبار دیگه کوه رفتیم و یکبار با هم همصحبت شدیم ولی از انجا که مطلب مشترکی نداشتیم گفتم برام فیلم تعریف کن

فکر کن تو مسیر کوه سه یا چهارتا فیلم تعریف کرد

شب رسیدم خانه و کلی خسته(از ساعت 5 صبح تا 6 عصر تو کوه راه میرفتیم) دوش گرفتم و خوابیدم 

ساعت 12 شب با زنگ موبایل بیدار شدم

نزدیک چهارشنبه سوری بود و بچه های کوه دنبال کسی بودند که مهمانی خانه اش بگیرند

یک بازی به مسخره تو کوه شروع کردیم که هرکس متراژ خانه اش را بگه تا ما تصمیم بگیریم 

بچه ها با مسخره و شوخی چیزی می گفتند ولی اندی متوجه بازی نشد و خیلی جدی گفت خانه ما 220متر است

یکی از بچه ها هم گفت دقیق گفتی ؟ بیچاره مکث کرد و گفت 219 متر 


روز چهارشنبه سوری همه انجا مهمان شدیم دو شب قبلش زنگ زدم بهش که خانه ما به شما نزدیک است اگر بخواهید بیام کمک برای مهمانی

ولی تلفن ما به درازا کشید و تقریبا کل داستان زندگیش را تعریف کرد 

روز مهمانی من دیر رسیدم و تا رسیدم اندی امد جلو باید بگم که مست مست مست بود 

دست من را محکم گرفت گفت چقدر دیر امدی من منتظرت بودم 

و من لبخند زدم 

همانطور که دستم را گرفته بود گفت دوستت دارم و از همان اول که دیدمت این احساس را دارم

من فقط دستش را ول کردم و در رفتم بین بچه ها

روز چهارشنبه سوری همه انجا مهمان شدیم دو شب قبلش زنگ زدم بهش که خانه ما به شما نزدیک است اگر بخواهید ...

گمونم کم کم تلاش برای جذب کردنش شروع کرده بودی هاااا😜

میشه برای برآورده شدن حاجتم یک  *صلوات*  بفرستید 🌹🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792