بدتررررین و دارک ترین و سمی ترین دوران زندگیم دوران عقدم بود مامانم خیلی اذیتم میکرد من اگه با شوهرم میرفتم بیرون باید سر ی ساعت مشخصی برمیگشتم 
اگر با شوهرم میرفتم گردش ناراحت میشد ینی همش دعوا داشتیم با مامانم قبلشم ک مجرد بود سر اینکه  چرا مجردم و ازدواج نمیکنم همش دعوا داشتیم 
باورت نمیشه من ی مسافرت توی دوران عقدم باشوهرم  نرفتم
همیشه بقیه ک از خوشیای دوران عقد میگن من با حسدت گوش میکنم فقط