مادرم چندین سال درگیربود...
روزا و سالهای بدی بود
چندبار تیمارستان بستری شد..
انقدر دوسش دارم که قلبمو واسش میدم
ولی خب اون علاقه ای به من نداره
ازاولش میخواست منو دنیا نیاره و سقط کنه تا بدنیااومدنمم خونه نمیذاشت بیارنم تاالانم ک با خواهرام و زنداداشام و داداشام میشینه پشت سرم حرف میزنه
ولی من عاشقشم بخاطر سختیایی ک کشیده
بمیرم واسه دل پردردش♥️