2777
2789
عنوان

تو این تاپیک قراره فقطططط بخندیما بدویین بیایین😁🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 8436 بازدید | 202 پست

یبارم با مامانم یه مراسم رفتم اخر مراسم ایین دهن وا مونده باز شد ب صاحب عزا گفتم  زشته اینقد گریه نکن خیر سرم خاستم دلداری بدم ...نمیدونم اون لحظع از کجام دراومد این حرف  ولی مدتها سوژه مادر خودم بودم 

 خیلی دلم میخاد داد بزنم و بگم هرچقدم مرد باشی  مرد خوشبخت کردن یه زن نیستی  .......عجیبه حاظریم خوشبخت نباشیم اما کنار کسی باشیم ک دوستش داریم ........💔💔💔💔 ....کاش اونجوری که دوست داشتم دوسم داشتی .....        تاابد    ((معذرت میخام  دختر نداشته ای ک نشد ب دنیا بیارمت  تا ابد تو حسرتتم و روزی هزار بار خودمو لعنت میفرستم بخاطر انتخابم 💔 ))

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

توی دوران راهنمایی یک مدیر داشتیم 

طنز خالص بود 😂 

یکبار سر صف داشت سخنرانی میکرد 

میگفت بو عَچسلَر نَمَنَدی گویوپسوز پروفایللارییزا ( این عکسا چیه گذاشتین پروفایل هاتون ) 

و خلاصه داشت توضیح میداد پروفایل باید چجوری باشه ، اسم کاربری فقط اسم خودمون اونم فارسی و ...

آخرشم برگشت با جدیت تماااااااام گفت هرچیم بولاری رعایت اِلَمَسه بولوک اِلیه جام بیلَسین 🤣🤣🤣🤣

( هر کی اینا رو رعایت نکنه بولوکش میکنم ) 

هممون پارههههههه شدیم از خنده 


یکبارش سر کلاس بودیم فکر کنم زنگ ریاضی بود 

یهو صداش شنیدیم که با میکروفن میگفت خانیم فلانی ... چایلاری جَتدین ؟ 🤣🤣🤣🤣 


یکی بار دیگه هم میگفت خوشش نمیاد مامانا به بچه هاشون پی پی و ... اینا یاد میدن 

میگفت بو آدلار نمَنَدی من اوشاغیما اله پخ ( با عرض معذرت ) اُرجَتمیشدیم 

جوروردوم اله بی ایستیر دستشویی جده دییردیم پوخون وار ؟ دو گااااااچ 🤣🤣🤣 

( میگفت این اسما چیه من به بچه ام پخ یاد داده بودم هر وقت میدیدم میخواد بره دستشویی میگفتم پخ داری ؟ بدووووو 🤣 ) 


فکرم خیلی درگیر بود میخواستم برای صبحانه چای درست کنم تو حمام دنبال فلاسک چای میگشتم، بعد به خودم گف ...

منو چی میگی که تو نماز داشتم شعر مهد کودک دخترمو میخوندم 🤦

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐
منم از مراسم ختم بگم ...بابای دوستم فوت شده بود منم از مدلام ک مراسم ختم میرم خندم میگیره 😑دست خودم ...

خدایی اینجور بلا ها کم نیومده سرم 🤦😁

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐
یه بارم تو پاساژ با یکی که خیلی باهاش رودروایسی داشتم رفته بودیم خرید بعد هی بهم میگفت بیا اینجا برو ...

ای وای 😁

بازم بگو🤣🤣🤣

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐
برق رفته بود با نور گوشیم دنبال گوشیم میگشتم 😐بخندین ضایع نشمممم 🤧🤕

من داشتم با مامانم تلفنی صحبت میکردم با گوشیک تو مغازه هم بودم. 

گفتم یا خدا مامان مامان یه لحظه صبر کن گوشیم تو کیفم نیست 

حالا تند تند کیفمم میگشتم 

صاحب مغازه گفت تو دستته 

وای مردم از خجالت 

بنده خدا جلو خندشم گرفت گفت والا از بس زنگی سخت شده هممون دیوونه شدیم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792