کیا حس خوب بهت دادن چیکا کردن که فک کنی ارزشمندی

نامزدم

شاخ تو جیبت میکنن بیشتر خدمات رسانی کنی

من اول خودم

گاها پدرم و بعضی دوستام

شوهرم انقد بهم گفته خوشگلی و زیبایی  اینا اعتماد به نفسم خیلی بالا رفته ، بعد همیشه از دست پختم‌ تعریف میکنه خیلی غذاهامو دوس داره حتی شاید دست پخت من برا خیلیا زیادم خوشمزه نباشه ولی وقتی به کارام ارزش میده انرژی میگیرم که دفعه بعد بهتر انجامش بدم 

با اینکه تپلم ولی همیشه از ظاهر و قیافه ام تعریف میکنه 

بعد انقدر عشق و مهر و محبت بهم داده خلأ ای حس نمیکنم 

خدارو شکر بابت داشتنش

تاپیکام هست

بدگویی و خودکوبی نسبت به خودم رو تموم کردم 

اون تایمی که از خودم همش بد تعریف میکردم دوستام اعضای خانواده و بقیه هم به خودشون این اجازه رو میدادن که ۲ تا چیز هم بزارم روش 

مثلا دیدی تو کشور غریب یکی از کشورش بد تعریف می‌کنه یه خارجی هم تاییدش می‌کنه و بدی های کشور اون طرفو میگه قضیه همینه 

تو مکالماتم نسبت به قبل خیلی بیشتر به این موضوع دقت میکنم که بیشتر از نقاط قوت و عطف خودم بگم و نگاه دیگران رو به اون سمت ببرم و واقعا هم همینطور شد با گذر زمان فقط از خوبی های من تعریف شد تا توجه به بدی ها 

خودمم سعی میکنم برای توصیف آدما از ویژگی های خودشون برای یادآوری استفاده کنم تا اینکه نقطه ضعف یا مشکلاتشون

مرسی گلم آره حتما احتیاج دارن راستش شوهر من محبت گرفتنش از نظر تماسی و لمسیه ، مثلا میگه امروز بغلم نکردی یا امروز بوسم نکردی خیلی دوس داره که باهاش تماس فیزیکی بیشتری داشته باشم اینطوری آرامش میگیره 

فک کنم باید بفهمی طرف مقابلت از کدوم نوع محبت خوشش میاد ، کلامیه، فیزیکیه ، خدمات رسانی و کادو ایناست یا چی 

پنج نوع زبان عشق هست که ممکنه آدما یک نوعش رو بخوان ممکنه هر پنج نوعش رو بخوان