عزیزم بخدا بگو اگر تو دوست داری عقب ببمونه باشه من میپذیرم و واقعا بپذیر ولی تا اونجای ک میتونی تلاشتو بکن مثلا دس دسی با عشق یادش بده ن اینکه وای الان عقب نیوفته بابای با عشق یادش بده ک بعد خودت کیفشو بکنی مثلا توپ بده با بازی و لذت باشه ن اینکه واچرا یاد نمیگیره و خودتو بپه رو اذیت کنی بزار هر وقت دل خود بچه خواست توپ بده واست تایمش اصلاااااا مهم نباشه
درسته صحنه های بدی دیدی ولی بدون اونا میخواسته تورو بزرگ کنه روحتو بزرگ کن تورو ی مادر قوی کن بگو خدایا شکرت اون روزا تموم شد و من و دخترم پیروز اومدیم بیرون
من الان ۷ سال از اون داستان میگذره هنوزززز شوهرم میگه تو مقصری تو بپرو بردی بیمارستان تو مریضش کردی ولی یبار منو نبرد دکتر یبار نگف عزیزم اخه تو چته بچه سالمه هی عیب میزاری روش من مثل ی تکه چوب تنها وسط ی اوقانوس بودم ک هر موج من مینداخت ی گوشه و من میخواسم بچمو نجات بدم ولی میدونی چی فهمیدم اینکه من هیچکارم من نمیتونم کاری واسه بچم بکنم همش دست اون بالا بالایس اون بخواد میشه نخوادم نمیشه ولی شانس ادما اینکه اون بالایه خوبشو میخواد بهترینشو میخواد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
