خواهر من مدتی بود با اقایی که طلاق گرفته بود و ۱۵ سال هم ازش بزرگتر بوده ارتباط داشته و علی رغم همه حرفای من که بهتره جدابشه ازش بازم خواسته ارتباطشو ادامه بده و منم فقط میتونستم دورادور حواسم باشه که خدایی نکرده اتفاقی براش نیفته
خواهر من کلاس زبان میره، هرروز ساعت ۵ کلاسش تموم میشد ، چندروز پیش خیلی دیر کرده بودو هرچی زنگ میزدم جوابمو نمیدادتا ساعت ۷ رسید خونه با حال بد و چشای قرمز
از زیر زبونش کشیدم که اون اقا رفته دنبالشو بردتش یه جای خلوت و خواسته که اصطلاحا میک لاو کنن و وقتی خواهر من واکنش نشون داده و خواسته پیاده بشه اقا اخم کرده و ناراحت شده قهر کرده و خواهرم چون بشدت وابستش بوده خواسته اشتی کنن ولی اقا همچنان به اخم و بی محلیش ادامه داده و تا یه مسیری خواهرمو رسونده بعدش خواهرم رسیده بود سرکوچه خواسته زنگ بزنه بگه رسیده که دیده اون اقا بلاکش کرده
الان انقدر حالش بده و ناراحته که میگه تقصیر من بود من نباید اونجوری رفتار میکردم و واقعا موندم چی بگم بهش چون هرچی هم بگم بازم حرف منو قبول نمیکنه
بنظرشما اون اقا مقصرنبوده؟؟نباید حداقل قبلش از خواهرمن نظر میپرسیده؟؟بعد به خودش اجازه دست درازی میداده؟ چی بگم ارومش کنم حالم خیلی گرفته و از دست اون اقاهم بشدت عصبانیم
لازمه که اصلا من زنگ بزنم یا پیام بدم دری وری بگم بهش؟؟
