شما حرف منو بد فهمیدی.
فکر کن شما بزرگترین اجتماعی که توش شرکت کردی خلنوادهات باشه. کسانی که همه تربیت و فرهنگشون تقریبا شبیه شماست. اینجوری شما هیچ وقت با چالش فرهنگی مواجه نمیشی و با تفکرات جدید رو به رو نمیشی. پس از نظر اجتماعی رشد نمیکنی. یعنی فردا که خواستی کار پیدا کنی (البته اگه کسی حاضر شد به آدمی که مدرسه هم نرفته کار بده) رفتارت نابالغانه و ناپخته ست. چون برای مواجه با اجتماع آماده نشدی. از طرفی آدم تا یه سنی میتونه تو کوچه دوست پیدا کنه. از یه جایی به بعد هیچ جا مثل محیط آموزشی آدم همفاز پیدا نمیشه. حالا میری مدرسه. کلی آدم با فرهنگ و تربیت و تفکر متفاوت میبینی. کنار اومدن باهاشون رو یاد میگیری با چالش روبرو و حل کردن مسئله رو یاد میگیری. همین که حس کنی این درس به درد نمیخوره یا فلانی قلدری میکنه خودش یه چالشه که باید حل کردنش رو یاد بگیری چون اگه نخوای تو غار زندگی کنی قطعا باهاش مواجه میشه در آینده.
از طرفی، تجاوز و اتلاف وقت و خشونت و همه رو گفتی. چرا اینو نمیگی که والدین آگاهی نداشتن و تو مدرسه معلم متوجه سده بچه یه اختلال ذهنی داره؟ چرا اینو نمیگی مدرسه پناهگاه یه بچه بدسرپرست از دست خانوادهاش میتونه باشه؟ چرا اینو نمیگی یه نفر از یه خانواده سطح پایین با تحصیلات به رتبه اجتماعی بالاتری میتونه برسه؟
سیستم آموزشی ایران پر از نقصه ولی حذف آموزش دسته جمعی نقص بزرگتریه.