منم قبلا وسواس عجیبی روی زیبایی داشتم
یه نفر رو میدیدم میگفتم این آدم ته ته زیباییه
عکساشو ذخیره میکردم و ساعتها بهشون نگاه میکردم و حسرت میخوردم
از سلبریتی تا آدم معمولی
البته سنم کم بود
ولی الان بالغ تر بودم
چیزی که تونست وسواسمو بهبود بده اول اینکه خودتو دوست داشته باشی
ساعت ها و روزها زمان میبره اما مرتب به خودت بگو خوشگلی و ...
روش دوم که چندان مطلوب نیست اما فهمیدم تمام آدمای موفق برخلاف این جملات کلیشهای زیبایی رو تحسین کنید و ...
شروع کن به عیب جستن از آدما
وقتی قیافهاشون رو میبینی نگو خوشگله
بطور خودکار بگو وای چقدر زشته!
ببین چه دفاع زشتی چه چشمای زشتی
چه صدای گوش خراشی
چقدر داغونه
چقدر افتضاحه
من که ازش سرترم
اینقدر بگو تا باورت بشه
اصلا مجال نده ذهنت شروع کنه به تعریف و تمجید ازش
اینا رو بطور پیش فرض توی ذهنت بگو
واقعیت اینکه این حرفا واقعیت اینکه اون آدم زشته یا خوشگله رو تغییر نمیده و بهش توهینی همنیست
اما حال شما رو بهتر میکنه و اعتماد به نفستونو بالا میبره با اینکه خیلی ها بدجنسی میدونن و به مذاق آدما خوش نمیاد
بعد یواش یواش حس بدت کممیشه اون موقع حتی میتونی بدون حسادت و نفرت از خودت ازش تعریف کنی چون میدونی این آدم ته زیبایی نیست و تمام زیبایی ها توی چهرهای این جمع نیست
اون خوشگله شمام خوشگلی به همین سادگی