خانمها خواهش میکنم راهنماییم کنید
ما با خانواده همسرم زندگی میکنیم با هم خوبیم اما راحتی برا ما زن و شوهریم وحود نداره و من واقعا راحت نیستم و به شوهرم گفتم اون هم دستش خالی اما من هم دیگه خسته شذم دلم میخواد خونه خودم داشته باش و راحت باشم اما گاهی با خودم میگم نکنه دارم اشتباه میکنم و به شوهرم فشار وارد میکنم اما یاد عذاب هایی که خودم دارم تحمل میکنم میفتم دوباره میگم نه خونه بگیر. به نظر تون موندن بهتر و تحمل کردن یا رفتن و مستقل شدن
مستقل شدن در هر شرایطی بهتره واقعا
نه کار خوبی میکنی
مردا تا زور پشتشون نباشه کاری نمیکنن
عزیزم چند ساله ازدواج کردید
اگه اول زندگیه با شوهرت همکاری کن پول دستش بیاد کرایه کنین اگه نه که چی بگم والا دیگه این بستگی به خانواده شوهرت داره...بعدشم زم عموم با خانواده شوهرش یعنی پدربزرگ مادربزرگ من زندگی کرد خوبم خورد و پوشید تازه سودم برد الان شده بزرگ خونواده تو اولادمون الانم که پدربزرگ مادربزرگم به رحمت خدا رفتن عموم زرنگی می‌کرد و میکنه اونا که پیر شدن یواش یواش مال و اموال و بالا کشیدن
بخاطر هیچکسسس هیچ رنجی و تحمل نکن حتی همسر
هر مردی وظیفه اینو داره ک وقتی زن میگیره زندگی مستقل براش فراهم کنه و این اصلا ربطی نداره ک شما خودخوری کنی بگی زور نکنم وظیفشه نه لطفش .
سگ تو زندگی که با مادرشوهر باشه
نون وپیاز بخور اصلا هیچی نخور سرگرسنه بزار رو سنگ بخاب اماااااااااا
دور از مادرشوهر
نه من زن بیخیالی نیستم و متاسفانه اصلا دوست ندارم زیر منت کسی باشم شوهرم هم اصلا ادمی نیست که بخواد زرنگ بازی در بیاره و مال و حق بقیه بکشه بالا و الان چند سال باهمیم و خودمون هم خرج میکنیم اما دیگه تحمل این شرایط برام سخت شده دوست دارم راحت باشم و زندگی خودم داشته باشم دوست دارم برم از اینجا قبل اینکه حرمت ها شکسته بشه
