بچه ها من ۳۶ سالمه
من بی نهایت تو خانوادم اذیت شدم با اینکه جایگاه اجتماعی بالایی دارن اما ما یک خانواده متشنج داشتیم
من خیلی آسیب دیدم تو زندگیم،مامان بابام پسر دوست بودن ،نمیخوام خیلی توضیح بدم ولی اینو بدونید مقصر اونها بودن همیشه ،بارها و بارها توهین کردن باز ارتباط گرفتم اما این بار آخر حدودا ۶ ماه قبل کلا ارتباطم با پدر مادرم قطع شد،دیگه تلاش نکردم برای شکل گیری دوباره رابطه م،چون داشتم اذیت میشدم و حالم بی نهایت اون روزا بد بود... الان هم .فقط با یک خواهرم در ارتباطم
دیشب هم عروسی برادرم بود به من نگفتن اصلا
چیزی که الان هست حدودا دو هفته ای میشه مرتب به این فکر میکنم که نکنه اتفاقی براشون بیفته,اگه چیزی بشه اصلا منو راه میدن ؟
همش خود خوری میکنم که چرا اینقدر منو آزار دادن
من چیکار کنم حالا
چطوری بیخیال شم بهشون فک نکنم.؟
احساس حقارت شدید بهم دست داده