شوهرم جدیدا قرض بالا آورده ، اوضاع کارش ریخته بهم
دیشب بهش گفتم به عمت اینا بگو من افتاده ام حالم خوب نیست ، همش ی پام دستشوییه
خودش متوجه میشه نمیاد خونمون برگشته میگه چی میگی تو برا خودت چه لزومی داره من آنقدر توضیح بدم ولش کن اصلا میگم نیان چقدر بهونه میاری
میگم بابا این چه رفتاریه زشته ، من ویار دارم نمیتونم باید بدونه فک نکنه بیخیالیم ما درست نیست
دیگه همینطور داشتیم حرف میزدیم عصبیم کردم زدم به بازوش گفتم بیخود میکنی با من اینجوری حرف میزنی درست برخورد کن
ی جوری برگشت زد تو گوشم و گفت خفه شو
فکم هنوز درد میکنه
باورم نمیشه با اینکه حاملم دست روم بلند کرد منم صبح بلیط گرفتم هواپیما اومدم شهرستان پیش مامانم اینا
چیزی نگفتم ، گفتم اومدم سر بزنم
شوهرم و از همه جا بلاک کردم اون اصلا سراغم و نگرفته تا امروز
بعش نگفتم صبح ک رفت سر کار چمدون بستم اومدم
بنظرتون زنگ میزنه ؟ از بلاک در بیارم ؟