الان نشسته بودیم شام بخوریم شرو کرد...(کلا هروقت بابام از سرکار میاد میگه پول مفت داره میگیره😐)
گفتم توام عرضه داشتی شغل دولتی داشتی پول مفت میگفتی🤐
میگه این چس تومن ب چشم من نمیاد😐
گفتم پس چرا ب این چس تومن حسودیت میشه🤐
بعد میخاستم بلد بشم گفت از سر سفره بلند بشی خودت میدونی منم توجه نکردم پا شدم اومدم تو اتاق درم بستم