سلام قضاوتم نکنید لطفاً قشنگ حرفامو گوش بدید بعد بگید ۳ ماه از عقدمون می‌گذشت که همسرم با پدرم دعوا کردن همسرم رفت پیش خانوادش کلی حرف زد جوری که یک سال و ۵ ماهه این دعوا ادامه دار شده و تو این یک سال همسرم بهت خیانت کرد و من فقط کوتاه اومدم گفتم باشه من نبودم کرده ولی بعد ها فهمیدم اصلا حق نداشت اینکارو بکنه وقتی اسم من تو شناسنامش بوده نفقمو گذاشتم اجرا منو زد بالای 10 میلیون دیه براش بریدن اونم گذاشتم اجرا دنبال حقمم و این همه عذابایی که کشیدم باید تاوان پس بده الآنم گفته آدم شده میخاد با پدرم حرف بزنه و من بهش گفتم یا درست حسابی برگرد یا منم بهت خیانت میکنم گفت برمیگردم نمیدونم از چی ترسیده چون مطمنم دوسمم نداره چندبار خواستم توافق کنم جدا شم نزاشت فقط دستم بنده به نفقه که چند ماهه دارم میگیرم مبلغ ناچیزیه دیه هم امروز برام واریز کرد دو گرم طلا خریدم دادم به مادرم نگه داره
خودشم شهر دیگه کار میکنه گفتم بیاد منو ببره و ازاین بلاتکلیفی نجاتم بده یا اینکه نیازامو یه جور دیگه برطرف میکنم من اهل خیانت نیستم فقط دنبال اینم ی جوری ازاین وضعیت خلاص بشم اونم خیلی عصبانی شد حرفای خوبی بهم نزد منم دیگه جوابشو ندادم.....
