2777
2789

جونم براتون بگه که از دیروز یه تحرکاتی تو تراس خونم حس میکردم ولی خب گفتم حتما گنجشکان آخه هر روز براشون غذا می‌ریختم امروز بعد مدت ها تایم خالی داشتم و یادم اومد ی عالمه خاک خریدم تا گلدونامو عوض کنم و یسری هم باید حرص و قلمه میشدن پس در تراس رو باز کردم ک شروع کنم ولی با ایشون چشم تو چشم شدم که لم داده بود تو گلدون گندمی ام که تازه قلمه کرده بودم و داشت کم کم جون می‌گرفت ولی حالا له شده بود زیرش😓

ی دقیقه فیس تو فیس بودیم و من پرت شدم تو چندسال پیشا که ی بق بقو خانوم عین ایشون اومدن و تو تراس من لونه کردن و تخم گذاشتن و جوجه آوردن و آخ نگم براتون😩😩

من کلی گل و  کاکتوس دارم تو تراس ولی اون سال بخاطر بق بقو ها بخاطر اینکه نترسن و جوجه ها رو ترک نکنن ب گل ها خیلی دیر دیر آب دادم و بالای ده تا از گلدونام نابود شد

علاوه بر اون کثیف کاری ها شون ک نگم براتون

و نمیشد هم تمیز کنم

بعدم ک جوجه هاش ب دنیا اومدن من مدام چک میکردم دوهفته اول هروز غذا میاوردن ولی بعد دوهفته دیگه نیومدن و جوجه ها گرسنه بودن و منم ک داشتم حرص میخوردم از نیومدنشون و شدم دایه مهربان از مادر😂 هروز با ترسو لرز ک ی وقت ازم نترسن یکم برنج می‌ریختم براشون و اونا با ولع میخوردن تا اینکه یبار ک رفتم بازم غذا بدم یکم نزدیکتر همیشه رفتم پا شدن و پر زدن ولی بلد نبودن و افتادن تو کوچه انقد هول کردم و ناراحت شدم بچمو تو خونه ول کردم و منتظر آسانسور هم نشدم از پله ها ی نفس دویدم ک نجات بدم اونا هم هی می‌پریدن و باز می افتادن آقای همسایه رو دیدم ک پرسید چی شده چرا انقدر آشفته ای گفتم هیچی نگو فقط اون دوتا رو بگیر باید برگردونم تو لونه😭

قیافش تا آخر عمرم یادم نمیره😂😂کم مونده بود شاخ دربیاره و چشاشو انقدر گرد کرده بود گفتم الانه ک دربیاد😁مطمئنا تو دلش بهم گفته این دیگه عجب اسکولیه

آخه بهم گفت بابا خانوم فلانی اینا تو این سن دیگه مستقل میشن و میرن ولشون کن توروخدا😱😳😳

ولی من مگه گوشم بدهکاربود ب هربدبختی بود گرفتمشون با کمک همسایه و آوردم گذاشتم تو لونه و تا اومد عذاب وجدان ام بخابه دیدم بعد نیم ساعت بازم پر زدن و رفتن و... تو ی جای دورتر افتادن و منم دیگه ولش کردم ولی تا مدت ها عذاب وجدان داشتم🤕🤕

ب خودم اومدم و گفتم پاشو بق بقو خانوم من اصلا طاقتشو ندارم دوباره بق بقو های بي مسئولیت😠اونم ک زل زده بود بهم تکون نمیخورد تو دلم گفتم مریم نگا کن چقدر نازه چطور دلت میاد و چشمم افتاد به خال خالی های روی چینه دونش و مردم براش 😍

همون موقع سر و کله شوهرش هم پیدا شد یه چیزی داد نوک بق بقو خانوم و رفت

ی مدت از دور زیر نظر داشتم نمیدونم چی بود هی ی چی می‌آورد میداد و اونم میکرد زیرش و می‌نشست روش انقدر کشیک دادم تا بق بقو خانوم ی تایم کوتاهی بلند شد و رفت و منم پریدم تو بالکن و تند تند گل هامو آب دادم و ی نگا ب جای بق بقوکردم ک اینو دیدم😍😍

فکرکنم بازم تخم کنه

امسالم قید گلدونامو زدم 😊 فدای سر مهمونای نا خوندم

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....

عزیزممم🥺تا باشه از این مهمونای ناخونده باشخ

من مامان یه پسر شیطون و نازم و یه دختر کوچولوی زیبا دارم بهترین روز زندگیم وقتی بود که صدای گریه‌ی دختر کوچولوم و شنیدم خوب یادمه 1403/5/17دنیای من چشمای کوچولوشو به دنیا باز کرد🥺❤️شما دوتا دلیل خنده های من و بابایین😍

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مهربونی شماا 

به زیباییت نناز به تبی بند است ؛ به مالت نناز به شبی بند است. با خدا باش پادشاهی کن، بی حیا باش هر چه خواهی کن. تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی باشد.زمین گرده و محاله رفتاری که با دیگران کردی سرت نیاد.به پدر و مادر خود نیکی کنید.عاشق خدا و ۱۴ معصوم هستم. دنیا فانی ست

شما هم از مهمونای ناخوندتون بگید

آدمم بود قبوله🥰

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....
چه عجب مرمری بعد از مدتهای طولانی دیدمت توی سایتخوشحالم که حالت خوبه🌹

همین دوروز پیش تاپیک زدم ک

من همش کف سایت پلاسم فقط نظر نمیزارم😅😅😅

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....

ما هم داریم خونه می‌سازیم تو اون ول وشوی بنایی از همین بق بقو خانما اومدن لونه کردن اونجا🥰😍

اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان.خوشبختی یعنی صبح ک چشماتو باز میکنی ببینی عشقای زندگیت دارن نفس میکشن.
ما هم داریم خونه می‌سازیم تو اون ول وشوی بنایی از همین بق بقو خانما اومدن لونه کردن اونجا🥰😍

چه جالب که نمی‌ترسند 

من همش نگرانم بترسونمش

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....

چقدر حس خوبی بهم منتقل کردید انشالله خدا براتون بهترینا رو بخواد به عقیده ی من کسی ک با مخلوق خداوند اینقدر مهربون قلب مهربونی داره با انسانها هم مهربونه امیدوارم  ارزوهات با مصلحت خدا یکی باشه

کاربر آقام....‌شباهت دارد عشق ما، به احوالات این دوران تویی یك عالمه تحریم بی‌پایان، منم ایران....

انشاالله همیشه شادو سلامت باشید ...ما این پرنده ها تو خونمون بارها لونه گذاشتن ولی نمیتونن بچه دارشن ، بیچاره ها مثل خودم  نازامیشن 🥺....

همسرم امسال نذاشت لونه بذارن گفت خوشم نمیاد انگار اونهاهم بختشون مثل بخت ماس ،بذار ازهونمون برن تا بچشون بشه😭

سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....
عزیزممم🥺تا باشه از این مهمونای ناخونده باشخ

دلم نمیخاس بیاد میترسم باز بچه هاشو ول کنه بره😢

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792