من واقعا خیلی بی زبونم نمیتونم حرف بزنم
شوهرم برا مهمونی ک قرار بود فک و فامیلی خودش بیان خودنمون گفت لیست بنویس برم خوراکی و میوه و چی بخرم من هر چی گفتم نمیخواد انقد حالا خرج کنی گفت تو لیست بگیر کاریت نباشه رفت چند تا خوراکی و میوه اینا خرید و اورد خونه
بعد الان فامیلاش به من زنگ زدن گفتن کنسل شده نمیایم منم زنگ زدم به شوهرم گفتم الان فامیلات به من زدن گفتن نمیان
اونم کلی حرف بارم کرد و گفت همه رو جمع کن ببرم پسشون بدم
من هیچکاره بودم و باز مقصر شدم
یعنی چی پسشون بدم خو همینارو تو خونتون بخورین پس دادن دیگ چیه
چرا با شما بحث کرد ببره پس بده اگه روش میشه
چیا بودن وسایلا؟
فعلا سکوت و سر سنگین باش باهاش چیزی نگو و بی محلی کن
الان عصبانیه باز میاد یه چیز میگی دعوا میشه
وا
بگو زن بزن فامیلاتو فوش بده چه ربطی به تو داره
تقصیر خودته بی زبونی شوهرت هر چی دلش میخواد میگه برو پیش مشاور و اینا چخ وضعشه پس‌فردا بدتر میشه
الان زنگ زده میگه شوخی کردم فلان نمیبرم بذا برا خودمون اصلا بهتر ک نیومدن
ولی من اصلا مشکلی با خوراکی اینا ندارم جلو دوستاش با من اونجوری حرف زد خیلی حالمو بد کرد سرمم که انقد درد میکنه کلا موها خودمو کندم از ریشه
