من دختر بودم ، با هزار اميد و ارزو وارد زندگي اين ادم شدم
حالا … دقيقا از بعد عقد متوجه شدم كه مشكل داره
و اولش فكر كردم كه اشتباه ميكنم و خسته ست و كار داره و فكرش درگيره بخاطر همين توان ج ن سي نداره
ولي حالا با گذشت زمان ، اين قضيه انگار تشديد شده
وقتي بهش نگاه ميكنم دلم براش ميسوزه
نميدونم تا كي ميتونم اين شرايط رو تحمل كنم